یه سری از ویس هارو دوبار گوش میدم، اونهایی که حرف توش زیاد هست.
امروز یه بار دیگه قسمت چهارم مهندسی امواج رنه رو گوش دادم، یه دفتر برای خودم درست کردم و تمارین رو اونجا انجام میدم.
یه بادکنک فروشی بوده که بادکنک ها رو با گاز پر میکرده و رها میکرده، پسر بچه ای میاد و یه بادکنک آبی میخره و رهاش میکنه، دوباره یه بادکنک مشکی میخره و رهاش میکنه. بادکنک فروش میگه چرا اینکار رو میکنی؟ باهاش بازی کن. پسر میگه: بادکنکهای مشکی بالاتر میره. بادکنک فروش میگه: این رنگ اون ها نیست که باعث سبکیشون شده، این حجم از گازیه که داخل بادکنک هست که اون رو سبک و سنگین کرده.
ادمهایی که بار زیادی دارن و سنگینن، همون افرادی هستن که افکار مناسب دارن که باعث شده سنگین باشن وگرنه ادمهای سبک به راحتی رها میشن
★彡 ایـن وبلاگ محل تـ؋ـکرات و فـعالیـت ها و زندگے من است. خوب و بد شیـریـن و تلخ. جایی که مینویسم هر آنچه که از گفتن آن عاجزم 彡★